در این نوشته ی کوتاه به بررسی و معرفی ۱۰ ویولونیست برتر جهان می پردازیم.تاریخچه ویولن در اروپا به قرن ۹ میلادی بازمیگردد. بسیاری معتقدند که ویولن نمونه تکمیل شده ساز رباب است. ربابسازی است که بعدها وقتی به اروپا آورده شد و تغییراتی در آن بهوجود آمد به نام ربک در اروپا شهرت گرفت. برخی بر این باورند که ساز ویولن از کشورهای عربی آمدهاست. فرمهای اولیه دارای سوراخی بودند که بر روی ساز قرار داشت اما بعدها این سوراخ از بدنه سازها حذف شدند و این ساز با سه سیم سرآغاز ساز ویلن تکامل یافته در سالهای آینده شد. در اروپا از قرن ۱۱ به بعد ساز ویلن به صورت تکامل یافته دیده میشود.
مانند بسیاری از سازهای موسیقی کلاسیک ویولن نیز برای موسیقی محلی در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفت. در اواخر دورهرنسانس بهبود فراوانی در شدت صدا، چابکی ساز و رنگ صدای ویولن به ویژه در ایتالیا ایجاد شد، تا جایی که نه تنها در موسیقی کلاسیک بلکه در موسیقیهای محلی نیز بسیار مورد توجه نوازندگان قرار گرفت.در موسیقیشناسی قومی، ویولن به صورت گسترده در اروپا،آسیا و آمریکا مشاهده شدهاست.نقش این ساز چه در ارکستر بزرگ چه بهطور جمعی و انفرادی بسیار پراهمیت است. وجهه جهانی ویولن را میتوان در سازگاری آن با فرهنگهای مختلف و حضور این ساز در موسیقی ملل مختلف دید. در ادامه ی این نوشته به معرفی ویولونیست های معروف جهان می پردازیم.
ویولونیست های مشهور و معروف جهان
- نیکولو پاگانینی ( Niccolò Paganini) ) زادهٔ ۲۷ اکتبر ۱۷۸۲ – درگذشتهٔ ۲۷ مهٔ ۱۸۴۰، آهنگساز و نوازندهٔ ویولن، ویولا، و گیتار اهل ایتالیا بود و از نامدارترین و بزرگترین نوازندگان ویولن در تاریخ موسیقی است.
او با ابداع تکنیکی بدیع در نواختن ویولن، انقلاب عظیمی در نوازندگی این ساز برپا کرد. آثار او، در عین برخورداری از لطافت و ملودیهای زیبا، قطعات فوقالعاده مشکلی از نظر تکنیک نوازندگی هستند. با وجود نوازندگان سرشناسی چون جووانی باتیستا ویوتی و رودلف کرویتزر در اواخر سدهٔهجدهم و اوایل سدهٔ نوزدهم، پاگانینی گوی سبقت از همهٔ آنان ربود و خود را بهعنوان برجستهترین نوازندهٔ ویولن معرفی کرد.
فرانسویها در ماه مارس سال ۱۷۹۶ به شمال ایتالیا حمله کردند ولی جنوا در امان ماند. خانواده پاگانینی در کار املاک خود در رومیرون، نزدیک بولزانتو، پناه گرفته بودند. احتمالاً در این دوره بود که رابطه پاگانینی با گیتار افزایش یافت.او در این ساز تا حدودی ماهر شد، اما ترجیح میداد تا آن را در کنسرتهای منحصراً صمیمی، نه عمومی بنوازد.او بعداً گیتار را به عنوان «همدم ثابت» خود در تورهای کنسرتش توصیف کرد. تا سال ۱۸۰۰ پاگانینی و پدرش به لیورنو رفتند، جایی که پاگانینی در کنسرت اجرا میکرد و پدرش کار دریایی خود را از سر گرفت. در سال ۱۸۰۱، پاگانینی ۱۸ ساله برترین ویولنیست جمهوری لوکا بود، اما بخش قابل توجهی از درآمدش از کارهای انفرادی اش حاصل میشد همچنین شهرت او به عنوان یک ویولنیست تحت تأثیر معروفیت به عنوان قمار بازی که با زنان معاشرت میکند قرار داشت.
در سال ۱۸۰۵، لوکا توسط ناپلئون به فرانسه پیوست و این منطقه به خواهر ناپلئون، الیسا باچیوکی تعلق گرفت. پاگانینی در این زمان ویولنیست دربار باچیوکی شد، در حالی که معلم خصوصی فلیس، شوهر الیسا بود. در سال ۱۸۰۷، باچیوکی، دوشس توسکانی شد و دربار او به فلورانس منتقل شد. پاگانینی نیز همراه او بود، اما، در پایان سال ۱۸۰۹، باچیوکی را ترک کرد تا کار مستقلش را از سر بگیرد.
فرانسویها در ماه مارس سال ۱۷۹۶ به شمال ایتالیا حمله کردند ولی جنوا در امان ماند. خانواده پاگانینی در کار املاک خود در رومیرون، نزدیک بولزانتو، پناه گرفته بودند. احتمالاً در این دوره بود که رابطه پاگانینی با گیتار افزایش یافت.او در این ساز تا حدودی ماهر شد، اما ترجیح میداد تا آن را در کنسرتهای منحصراً صمیمی، نه عمومی بنوازد.او بعداً گیتار را به عنوان «همدم ثابت» خود در تورهای کنسرتش توصیف کرد. تا سال ۱۸۰۰ پاگانینی و پدرش به لیورنو رفتند، جایی که پاگانینی در کنسرت اجرا میکرد و پدرش کار دریایی خود را از سر گرفت. در سال ۱۸۰۱، پاگانینی ۱۸ ساله برترین ویولنیست جمهوری لوکا بود، اما بخش قابل توجهی از درآمدش از کارهای انفرادی اش حاصل میشد همچنین شهرت او به عنوان یک ویولنیست تحت تأثیر معروفیت به عنوان قمار بازی که با زنان معاشرت میکند قرار داشت.
در سال ۱۸۰۵، لوکا توسط ناپلئون به فرانسه پیوست و این منطقه به خواهر ناپلئون، الیسا باچیوکی تعلق گرفت. پاگانینی در این زمان ویولنیست دربار باچیوکی شد، در حالی که معلم خصوصی فلیس، شوهر الیسا بود. در سال ۱۸۰۷، باچیوکی، دوشس توسکانی شد و دربار او به فلورانس منتقل شد. پاگانینی نیز همراه او بود، اما، در پایان سال ۱۸۰۹، باچیوکی را ترک کرد تا کار مستقلش را از سر بگیرد.
۲. آنتونیو لوچو ویوالدی (به ایتالیایی: Antonio Lucio Vivaldi) زادهٔ ۴ مارس ۱۶۷۸ – درگذشتهٔ ۲۸ ژوئیهٔ ۱۷۴۱) کشیشی ونیزی، یکی از مشهورترین آهنگسازان دوران باروک، و نوازندهٔ چیرهدست ویولن بود. او به «کشیش موقرمز» (به ایتالیایی: Il prete rosso) مشهور بودهاست.
آنتونیو لوچیو ویوالدی در ۴ مارس ۱۶۷۸ در ونیز پایتخت جمهوری ونیز به دنیا آمد. او به دلیل خطری که تهدید به مردنش میکرد توسط یک قابله و در خانهاش غسل تعمید داده شد که البته دلیل این خطر معین نشدهاست اما احتمالاً ضعف جسمانی کودک یا زمین لرزهای که در آن روز باعث لرزش شهر شده بود علت این غسل غیررسمی بود و غسل رسمی ویوالدی تا دو ماه پس از تولدش انجام نشد. پدرش جوانی باتیستا تا قبل از آنکه به عنوان یک ویلنیست حرفهای شناخته شود، به آرایشگری میپرداخت. او ابتدا نواختن ویلن را به پسرش آموخت و سپس همراه او در سراسر ونیز به کنسرت دادن پرداخت.
جوانی باتیستا یکی از اعضای Sovvegno dei musicisti di Santa Cecilia که میتوان گفت اتحادیهای برای موسیقیدانان و آهنگسازان محسوب میشد، بود. رئیس این انجمن جوانی لگرنتزی maestro di cappella در بازیلیکای سن مارکو و یکی از آهنگسازان اولیه دوران باروک بود و از این رو احتمال دارد که آنتونیوی جوان اولین درسهای کمپوزیسون خود را از او گرفته باشد. این احتمال میرود که پدر ویوالدی نیز خود یک آهنگساز بوده باشد: در ۱۶۸۸ اپرایی تحت عنوان la fedelta sfortuna توسط شخصی به نام جوانی باتیستا روسی(Giovanni Battista Rossi) نوشته شده بود و این همان نامی است که پدر ویوالدی در انجمن موسیقیدانان سنتا چچیلیا بکار میبرد (او به دلیل رنگ قرمز موهایش که یکی از مشخصههای این خانواده بود از کلمه rosso (قرمز) استفاده میکرد).
ویوالدی از یک بیماری که او آن را تنگی نفس مینامید رنج میبرد (نوعی آسم) هرچند که این مشکل او را از ویلون نواختن و آهنگسازی بازنداشت. ویوالدی در ۱۵ سالگی(۱۶۹۳) شروع به یادگیری درسهای کشیشی کرد. در ۱۷۰۳، در ۲۵ سالگی بهطور رسمی به جامه کشیشان درآمد و از چندی پس از آن به «کشیش قرمز» نامی که احتمالاً به دلیل رنگ موهایش به او اطلاق میشد، مشهور شد.
مدت کوتاهی بعد، در ۱۷۰۴ او به دلیل وضع نامناسب سلامتی اش از شرکت در جشن مَس مقدس انصراف داد و در اواخر سال ۱۷۰۶ از مقام کشیشی استعفا داد.
اپرا در ونیز در اوایل قرن هجدهم عامترین نوع موسیقی و سودآورترین آنها برای آهنگسازان بود. در این شهر سالنهای اپرای زیادی برای نمایش عمومی وجود داشت. ویوالدی فعالیت خود را در زمینه اپرا اینگونه شروع کرد: اپرای نخست او با عنوان ottone in villa در ونیز اجرا نشد بلکه در ۱۷۱۳ در ویچنتزا به نمایش گذاشته شد. در آن سال ویوالدی به ونیز رفت و مدیر اپرای تئاتر سنت آنجلو شد یعنی همان جایی که اپرای Orlando finto pazzo خود را به اجرا گذاشت؛ هرچند که این اپرا مورد استقبال عمومی قرار نگرفت تا آنجا که ویوالدی مجبور شد پس از دو هفته اجرای آن را متوقف کند و به جای آن، یکی دیگر از اپراهایش را که در گذشته اجرا شده بود به نمایش بگذارد. او در۱۷۱۵ Nerone fatto Cesare (که هماکنون گم شدهاست) را عرضه کرد.
در ۱۷۱۷ یا ۱۷۱۸ کار خوب دیگری به ویوالدی پیشنهاد شد که مقام مائسترو دی کاپلایی در کاخ شاهزاده فیلیپ فون هسن–دارمشتادت، فرمانروای مانتوا بود. او سه سال در آن جا ماند و اپراهای بسیاری همانند تیتو مانلیو (RV ۷۳۸) را ساخت. او در ۱۷۲۱ به میلان، جایی که درام روستایی “لا سیلیویاً (RV ۷۳۴، گم شده) را آفرید رفت و دوباره در سال پس از آن اوراتوریوی دیگری رانوشت. گام بزرگ دیگر او حرکت به رم در سال ۱۷۲۲ بود یعنی جایی که اپراهای او در سبکی نو مطرح شد و همان جایی که پاپ تازه بندیک سیزدهم ویوالدی را جهت نواختن موسیقی برای او فراخواند.
در همین زمانها بود که او کنسرتوهای آشنای چهار فصل را نوشت. بنمایه الهام آنها شاید ییلاق پیرامون مانتوا بوده باشد. این کنسرتوها جنبش نویی در ادراک موسیقی به وجود آوردند: در آنها او نهرهای روان، آواز پرندگان، پارس سگها، وزوز حشرهها، چوپانهای جار زننده، تندبادها، رقاصهای مست، شبهای خاموش، چشماندازهای یخ زده، اسکی بازی کودکان بر روی یخ، و آتش روشن کردن را به نمایش گذاشتهاست.
۳. پابلو دو ساراساته (به اسپانیایی: Pablo Martín Melitón de Sarasate y Navascués) (زادهٔ مارس ۱۸۴۴ در پامپلونا، اسپانیا – درگذشتهٔ ۲۰ سپتامبر ۱۹۰۸ در بیاریتز، فرانسه) نوازنده مشهور ویولن و آهنگساز عصر رمانتیک بود. زیگونروایزن (آوای کولی) یکی از بزرگترین آثارش به شمار می رود.
۴. آرکانجلو کورلی (به ایتالیایی: Arcangelo Corelli) آهنگساز و نوازندهٔ ویولن ایتالیایی. در ۱۷ فوریهٔ ۱۶۵۳ در فوزینیانو زاده شد و در ۸ ژانویهٔ ۱۷۱۳ در رم درگذشت. معروفیتش بیشتر بهخاطر تأثیر بسزاییست که بر پیشرفت سبک ویولن نهاد. او چندین سونات و ۱۲ کنسرتو گروسونوشتهاست.مادر کورلی، سانتا رافینی که پنج هفته قبل از تولد وی بیوه شده بود بعد از فوت پدرش نام وی را آرکانجلو نهاد. اطلاعات مستندی از سالهای نخستین آموزش وی در دسترس نیست. تصور بر این است که نخستین هنرآموز وی کشیش سنت ساوینو، دهکدهای در حومه فوزینیانو بودهاست. او سپس به مدرسه فینزا و لوگو، جایی که اصول ابتدایی تئوری موسیقی را آموخت، رفت.
۵.یاشا هایفتز (۷ فوریه ۱۹۰۱ – ۱۰ دسامبر ۱۹۸۷) یکی از اسطورههای نوازندگی ویولون در قرن بیستم با ملیت آمریکایی و اصلیت لیتوانیایی(روسی) بود. هایفتز، که برخی او را بزرگترین ویولونیست تاریخ و همپای پاگانینی میشناسند، به خاطر تأویلهای موسیقایی، لحن روان و مهارت تکنیکی خارقالعادهاش زبانزد است. او با بسیاری از نوازندگان و رهبران ارکستر نامآور زمان خود مانند آرتور روبینشتاین و آرتورو توسکانینی نواخت. توجه او به تکنیک و وفاداری به اصل اثر همراه با اجرای احساسی او را یکی از مهمترین نوازندگان موسیقی کلاسیک در سده بیستم تبدیل کرد.
هایفتز در ویلنوس لیتوانی که در آن زمان بخشی از امپراتوری روسیه بود به دنیا آمد. در مورد تاریخ تولد او اختلاف نظر وجود دارد و برخی معتقدند که مادرش او را یکی دو سال کوچکتر معرفی کرده باشد تا بیشتر به عنوان یک کودک نابغه دیگران را تحت تأثیر قرار دهد. پدرش، روبن هایفتز، موسیقیدان توانایی بود که مبانی ویولون را در سنین بسیار کم بدو آموخت. هایفتز به عنوان یک کودک اعجوبه در ۵ سالگی اولین اجرای عمومی خود را داشت و توانست در ۶ سالگی کنسرتو ویولون مندلسون را به خوبی بنوازد. در ۱۹۱۰ پدرش او را در کنسرواتوار سنتپترزبورگ ثبت نام کرد، و پس از چند ماه به عنوان شاگرد لئوپلد آوئر پذیرفته شد و در ۱۹۱۱ اولین کنسرتش را در سنتپترزبورگ داد.
یک سال بعد، با معرفینامهای از آوئر، هایفتز به برلین رفت و اولین کنسرتش در ۲۴ می همان سال توجه زیادی را به سمت او معطوف کرد، تا جایی که آرتور نیکیش او را برای اجرایکنسرتو ویولون چایکوفسکی همراه با فیلارمونیک برلین برگزید؛ هر چند اجرای او چندان مورد توجه قرار نگرفت. او فریتز کرایسلر را برای اولین بار در یک محفل خصوصی در وین که ویولونیستهای مشهور دیگری هم در آن شرکت داشتند ملاقات کرد. کرایسلر پس از آن که هایفتز ۱۲ ساله را با پیانو در اجرای کنسرتو ویولون مندلسون همراهی کرد، او را به شدت تشویق نمود.
هایفتز در دوران نوجوانیاش به بسیاری از نقاط اروپا سفر کرد. در آوریل ۱۹۱۱، او در یک کنسرت فضای باز در برابر ۲۵۰۰۰ بیننده به اجرا پرداخت و چنان شوری در بین حضار برانگیخت که پس از کنسرت افسران پلیس برای محافظت از او وارد میدان شدند. پس از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، هایفتز از طریق سیبری و شرق به آمریکا رفت. اولین اجرای او در تالار کارنگی در نیویورک بیشترین ابراز احساسات و تشویق را از سوی مردم و مطبوعات برایش به دنبال داشت.
۶.اوله بورنمن یکی از ویولن زن های مشهور نروژی بود.او علاقه زیادی به موسیقی داشت و راهش را در این زمینه ادامه داد تا به یک ویولن زن مشهور تبدیل شود.او در سال ۱۸۸۰ در سن ۷۰ سالگی از دنیا رفت.
۷.جوزپه تارتینی (به ایتالیایی: Giuseppe Tartini) (۸ آوریل ۱۶۹۲–۲۶ فوریه ۱۷۷۰) آهنگساز دوره باروک و نوازنده ویولن و یکی از برجستهترین مکتبآفرینان نوازندگی ویولن در ایتالیا بود.
جوزپه تارتینی برخلاف رسم زمانهاش تقریباً تنها برای ویولن آهنگ ساخت و کنسرتو و سونات نوشت (ازجمله سونات معروف تحریر شیطان) و همه درخواستهای اپرا ساختن را رد کرد. موسیقیاش ابتدا تحت تأثیر کورلی بود. عارفمشرب بود و دربارهٔ پیوند موسیقی با عواطف نظر میداد. در نوازندگی ویولن به شهرت بینالمللی رسید. او در دیری پنهان شد و با سه سال تمرین تکنیک خود را صیقل داد و سپس مکتب ویولن بسیار معتبری پدید آورد. وی نوازندگی مراسم تاجگذاری سال ۱۷۲۳ درپراگ را بر عهده داشت.
۸.میخائیل سالوویچ ویولن زدن را از بچگی آموخت همچنین پدر بزرگ او یکی از ویولن زن های مشهور بود.او در ۵ آپریل ۱۹۶۷ در آپارتمانش از دنیا رفت.
۹.فریدریچ فریتز در سال ۱۸۷۵ در اتریش به دنیا آمد.او هم یکی ویولن زن های محبوب در بین مردم بود و آهنگ های او بسیار زیبا بود.
۱۰.دیوید فیودرویچ یکی از ویولن زن های مشهور روسیه ای در سال ۱۹۰۸ به دنیا آمد.دیوید برخی از آهنگسازان روسیه ای برجسته خود را مانند شوستاکوویچ,پروکوفیف و …بهترین دوستان خود می دانست.
اگر شما علاقه مند به موسیقی کلاسیک و هم چنین ویولن هستید، میتوانید صفحه ی آموزش موسیقی کلاسیک را مشاهده کنید.
مطلب خیلی جالی درباره ی ویولونیست ها بود. من تازه می خوام شروع کنم ویولن یاد بگیرم.کلاس های ویولن آموزشگاه چه روز هایی در هفته است؟
سلام دوست عزیز،شما می تونید با شماره آموزشگاه تماس بگیرید و درباره ی ثبت نام در کلاس های ویولن اطلاعات کامل به دست بیارید